دهی است از دهستان مشهد گنج افروز بخش مرکزی شهرستان بابل واقع در 14500گزی جنوب بابل. هوای آن معتدل و دارای 280 تن سکنه است. آب آن از رود خانه کلارود و محصول آن برنج، پنبه، نیشکر، غلات، صیفی و کنف است. شغل اهالی زراعت و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3)
دهی است از دهستان مشهد گنج افروز بخش مرکزی شهرستان بابل واقع در 14500گزی جنوب بابل. هوای آن معتدل و دارای 280 تن سکنه است. آب آن از رود خانه کلارود و محصول آن برنج، پنبه، نیشکر، غلات، صیفی و کنف است. شغل اهالی زراعت و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3)
دهی است از دهستان ریوند بخش حومه شهرستان نیشابور. دارای 141 تن سکنه. آب آن از قنات. محصول آنجا غلات و شغل اهالی زراعت است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9)
دهی است از دهستان ریوند بخش حومه شهرستان نیشابور. دارای 141 تن سکنه. آب آن از قنات. محصول آنجا غلات و شغل اهالی زراعت است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9)
یک نوع داوی در بازی نرد. (ناظم الاطباء) ، شش بازی نرد که پیاپی از حریف برند. (ناظم الاطباء). به اصطلاح نرادان شش بازی را گویند که پیاپی از حریف ببرد و بعضی گویند که داو شش زده بازی از حریف ببرد. (آنندراج). - شش ضرب نتیجۀ خوب، کنایه از گوهر و زر باشد. (برهان) (از ناظم الاطباء). - ، کنایه از مشک. (از ناظم الاطباء) (برهان). - ، کنایه از شکر. (برهان) (از ناظم الاطباء). - ، عسل. (از برهان) (از ناظم الاطباء). - ، اقسام میوه. (از برهان) (از ناظم الاطباء). به حذف ضرب شش نتیجۀ خوب هم آمده است. (برهان). رجوع به شش ضربه و نیز شش نتیجۀ خوب در ذیل شش شود
یک نوع داوی در بازی نرد. (ناظم الاطباء) ، شش بازی نرد که پیاپی از حریف برند. (ناظم الاطباء). به اصطلاح نرادان شش بازی را گویند که پیاپی از حریف ببرد و بعضی گویند که داو شش زده بازی از حریف ببرد. (آنندراج). - شش ضرب نتیجۀ خوب، کنایه از گوهر و زر باشد. (برهان) (از ناظم الاطباء). - ، کنایه از مشک. (از ناظم الاطباء) (برهان). - ، کنایه از شکر. (برهان) (از ناظم الاطباء). - ، عسل. (از برهان) (از ناظم الاطباء). - ، اقسام میوه. (از برهان) (از ناظم الاطباء). به حذف ضرب شش نتیجۀ خوب هم آمده است. (برهان). رجوع به شش ضربه و نیز شش نتیجۀ خوب در ذیل شش شود
ایام آفرینش عالم: کما قال اﷲ تعالی: الذی خلق السموات و الارض فی سته ایام. (قرآن 4/57). (غیاث اللغات) (از آنندراج). اشاره به شش روزی است که آفرینش عالم در آن شش روز شد. (برهان) : خاقان اکبر آنکه دو عید است در سه بعد شش روز و پنج وقت ز چار اصل گوهرش. خاقانی. یک دو شد از سه حرفش چار اصل و پنج شعبه شش روز و هفت اختر نه قصر و هشت منظر. خاقانی
ایام آفرینش عالم: کما قال اﷲ تعالی: الذی خلق السموات و الارض فی سته ایام. (قرآن 4/57). (غیاث اللغات) (از آنندراج). اشاره به شش روزی است که آفرینش عالم در آن شش روز شد. (برهان) : خاقان اکبر آنکه دو عید است در سه بعد شش روز و پنج وقت ز چار اصل گوهرش. خاقانی. یک دو شد از سه حرفش چار اصل و پنج شعبه شش روز و هفت اختر نه قصر و هشت منظر. خاقانی
گیاهی است مایل به زردی و بیخش مایل به سرخی، بیمزه که کمی تندی دارد. (یادداشت مؤلف). گیاهی است که به زردی زند و ریشه اش به سرخی گراید. و بهترین نوع آن در دیرالغربا یافت شود. (از تذکرۀ داود ضریر انطاکی). رجوع به شش ریث شود
گیاهی است مایل به زردی و بیخش مایل به سرخی، بیمزه که کمی تندی دارد. (یادداشت مؤلف). گیاهی است که به زردی زند و ریشه اش به سرخی گراید. و بهترین نوع آن در دیرالغربا یافت شود. (از تذکرۀ داود ضریر انطاکی). رجوع به شش ریث شود
دهی از دهستان میان تکاب بخش بجستان شهرستان گناباد. سکنۀ آن 100 تن و آب آن از قنات است. محصول آنجا غلات وارزن و زیره است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
دهی از دهستان میان تکاب بخش بجستان شهرستان گناباد. سکنۀ آن 100 تن و آب آن از قنات است. محصول آنجا غلات وارزن و زیره است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)